کد مطلب:210885 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

نفیسه خاتون در مصر
نفیسه دختر حسن بن زید بن علی بن ابیطالب علیه السلام بود كه به جلالت شأن معروف است.

این زن از فاضلات خاندان علوی است كه زن اسحق پسر امام جعفر صادق گردید و او عروس امام ششم بود كه از مكتب جعفری بهره مند گردیده - نفیسه در سال 145 در مكه متولد شد و در سال 208 در مصر وفات كرد.

عمرش بالغ بر 63 سال بیشتر هم نوشته اند - او در مدینه دستگاهی داشت مجلس و درس و پیشوائی زنان مدینه با او بود صاحب مال فراوان و سفره گسترده و احسان و اكرام بسیار بود كارهای خیر او بین مردم مشهور بود - به مریضان - مفلوجان - معلولان - یتیمان - بیوه زنان - ضعیفان كمك فراوان می كرد و سی مرتبه به حج مشرف شد كه اكثرش پیاده بود.

زینب دختر یحیی برادر نفیسه نقل كرده كه من خدمت عمه ام بودم و چهل سال ملازمت او را داشتم ندیدم یك شب بخوابد و روزها افطار كند او پیوسته قائم اللیل و صائم النهار بود - یك روز گفتم عمه جان به خودت رحم كن اندكی مدارا كن تا بدنت ضعیف نشود گفت چگونه مدارا كنم و حال آنكه در جلو عقباتی دارم كه آن را جز مردم رستگار نمی توانند بپیمایند.

نفیسه از شوهرش اسحق دو فرزند آورد به نام قاسم و ام كلثوم كه هیچ یك عقبی نداشتند - وقتی با شوهرش به زیارت قبر حضرت ابراهیم خلیل در قدس مشرف شد و در مراجعت به مصر رفت و در خانه ای منزل كرد - در همسایگی آن دختری یهودی و نابینا بود.

آن یهودیه روزی به آب وضوی نفیسه خاتون تبرك جست به چشم مالید و چشمش روشن گردید در اثر این صدق عادت یهودیان بسیاری در مصر مسلمان شدند و اهل مصر را در حق آن بانو عقیدت زیادی شد و از او درخواست كردند در مصر توقف كند تا به زیارت او مشرف شوند و بركاتی از او دیدند تا در مصر وفات كرد.

نفیسه خاتون قبری به دست خود تهیه كرده بود و پیوسته در آن قبر داخل می شد و نماز می خواند و قرآن تلاوت می كرد تا آنكه شش هزار ختم قرآن در آن قبر تمام كرد و در ماه رمضان



[ صفحه 388]



سال 208 وفات كرد و در وقت احتضار روزه دار بود او را اصرار به افطار كردند نپذیرفت فرمود واعجبا سی سال است از خداوند تعالی مسئلت می كنم كه با حال روزه از جهان بگذرم چگونه اكنون افطار كنم و در همان حال شروع به خواندن سوره ی انعام نمود و چون به آیه مباركه «لهم دار السلم عند ربهم» رسید جان به جان آفرین تسلیم كرد.

مردم جمع شدند در آن شب هزارها شمع افروختند و زنان و مردان قری و بلدان مصر جمع شدند و به تعزیت او قیام كردند - و جمعیت انبوهی بر جنازه او جمع شدند و او را دفن كردند.

روایت كرده اند كه اسحق شوهرش جمعی از خویشان را خواست كه جنازه او را به مدینه انتقال دهند و در بقیع دفن كنند اهل مصر مانع شدند و خواهش كردند او را در مصر بگذارند تا به وجودش تیمن و تبرك جویند و برای مزار او مال فراوانی بذل نمودند.

اسحق بن امام جعفر صادق راضی نشد تا آنكه در خواب دید رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود با اهل مصر معارضه مكن - بگذار او در مصر باشد كه رحمتی است بر آن مردم - اسحق راضی شد و قبر نفیسه امروز یكی از مزارات عمومی پرخیر و بركت اهل مصر است و مطاف میلیون ها مردم آن شهر است آنقدر در این 12 قرن آثار كرامت و خوارق عادت از آن مخدره صادر شده كه در كتابی به نام «المآثرالنفیسه» جمع و ضبر كرده اند. [1] .


[1] اعلام النساء - خيرات الحسان - منتهي الامال محدث قمي ص 108 و غيره.